سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود رأی، در خطا و اشتباه فرو می افتد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :35
بازدید دیروز :0
کل بازدید :45473
تعداد کل یاداشته ها : 21
103/9/12
6:22 ع

خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته می‌شود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته است. نخستین نسخه‌های قرآن با این خط نوشته می‌شد. از سد? سوم هجری به بعد با فراگیر شدن خط نسخ و دیگر دبیره‌های نوآوری شده به‌تدریج کاربرد خط کوفی کمتر شد تا اینکه پس از سده پنجم هجری تقریباً کنار گذاشته شد و دیگر آن همه‌گیری پیشین را نداشت و بیشتر کاربرد تزئینی و محدود یافت.
مشخصات
خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته می‌شود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته‌است. نخستین نسخه‌های قرآن با این خط نوشته می‌شد.
نگاره بالا آیه‌هایی از سوره فتح را که در دوران عباسیان و به خط کوفی خوشنویسی شده است، نشان می‌دهد. این اثر هنری مربوط به قرون هشتم و نهم میلادی است.

خط کوفی بیشتر متشکل از خطوط مستقیم و زاویه‌دار است و کمتر انحنا یا دور در آن مشاهده می‌شود، اغلب شیوه‌های نگارش این خط با حرکت‌های عمودی و افقی ممتد و بلندی همراه است. هرچند در نسخه‌های متأخر این خط نقطه‌گذاری و اعراب دیده می‌شود اما در بیشتر متونی که به این خط در سده‌های نخست اسلامی نوشته شده نقطه‌هایی برای نشان دادن حرکت‌های حروف (زیر و زبر) آمده و اثری از نقطه‌ها برای تفکیک حروف مشابه نیست.
تاریخچه

هرچند قدیمی‌ترین نمونه‌های باقی‌مانده از قرآن با خطوطی ابتدایی و تکامل نیافته نگارش شده‌اند اما تقریباً می‌توان گفت همزمان با ظهور اسلام، خط کوفی هم شکل گرفت و قرآن با خط کوفی نوشته شد و بعدها با سوادآموزی یاران و شاگردان محمد این خط وسعت یافت.

در سده‌های اولی? اسلامی در پی نیاز به داشتن خطی منزه که بتوان آن را بدون غلط خواند خط کوفی مراحل تکامل را به‌سرعت طی کرد. خط یا دبیر? عربی و به تبع آن خط کوفی که رسمی‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین شیوه نگارش این خط بود اصلاحات و ابداعاتی را در کمتر از دو سده تجربه کرد تا به خطی کامل برای ثبت قرآن و سایر متون تبدیل شود. البته این تغییرات با مخالفت‌هایی نیز مواجه بود و گروهی معتقد بودند که باید قرآن همچنان به همان شکل زمان محمد نوشته شود. اما سرانجام نیاز شدید به خطی بر اساس قاعده و نظم آسان بر نظر محافظه‌کاران پیروز شد.

در ابتدا برای صحیح ادا کردن متون نوشته شده و تشخیص حرکات حروف (زیر و زبر)، نقاطی درشت و مدور را به کار گرفتند که اغلب با رنگ قرمز و گاه سبز، در کنار حروف سیاه درج می‌شد. این ابتکار توسط ابوالاسود دوئلی (درگذشت: 69 ه‍. ق) انجام پذیرفت. به این شکل که یک نقطه در بالای حرف به‌جای زبر، یک نقطه در زیر حرف به‌جای زیر، یک نقطه جلوی حرف به‌جای پیش و دو نقطه روی یکدیگر به‌جای تنوین به کار می‌رفت.

با وجود این هنوز کوفی برای خواندن بدون غلط، به‌ویژه برای کسانی که عربی زبان مادری آن‌ها نبود کافی به نظر نمی‌رسید چراکه هنوز هم تفاوت بین حروف مشابه مانند ب، ت، ث، ج، ح، خ، د، ذ، ر، ز، س، ش، ق، ف و مانند آنها خواندن متن را دشوار می‌کرد. این مشکل با ابتکار «یحیی بن یعم» حل شد که بر روی حروف نقطه‌گذاری کرد و برای تمایز این نقطه‌ها از نقطه‌هایی که پیش از آن برای زیر و زبر به‌کار می‌رفت قرار شد که این نقطه‌ها با دوایر کوچک و یا خطوط مورب نازک به رنگ سیاه گذارده شوند، افزون بر این ترتیب حروف نیز دستخوش تغییر شد و حروف الفبا بر مبنای ابتثی (ا، ب، ت، ث?…) منظم شد. سپس «خلیل ابن احمد فراهیدی» (100 – 170 ه‍. ق) علائمی را شامل فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین پیشنهاد کرد. هرچند کتابت قرآن به صورت اولیه و بدون اعراب و اعجام و یا با نقطه‌های ابوالاسودی تا سد? ششم نیز کم و بیش به چشم می‌خورد، اما این ابتکارات در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی به سرعت همه‌گیر شد.

با گذشت زمان و به‌ویژه پس از سده پنجم هجری کاربرد نوشتاری و کتابت کوفی به خطوط نسخ و محقق واگذار گردید و خط ثلث نیز در کتیبه‌نگاری گوی سبقت را از کوفی ربود.

خط کوفی از حالت ساده و بی‌پیرای? اولیه درآمد و با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شد و به عنوان عاملی تزئینی رخ نمود. خط کوفی در هنرهای صناعی مانند پارچه‌بافی، شیشه‌گری، فلزکاری، سفال‌گری، و در معماری و هنرهای وابسته به آن مانند آجرکاری، کاشی‌کاری کاربرد خود را حفظ کرد.

انواع خط کوفی

با گسترش اسلام و کشورگشایی مسلمانان خط کوفی به عنوان خط عمومی اسلام به شرق و غرب سرزمین‌های اسلامی راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن آنجا تغییراتی پذیرفت و به خط محلی آن سرزمین یا شهر مشهور شد. افزون بر آن با گسترش خطوطی چون نسخ و محقق کاربرد کوفی برای نگارش متن قرآن کاهش پیدا کرد و بیشتر برای کتیبه‌های تزئینی در سرلوح کتاب‌ها یا بر روی بناهای مختلف به‌کار رفت. آمیختگی این خط با تزئینات گیاهی و اسلیمی به ویژه در دوران سلجوقی و همچنین ترکیب با معماری و شیوه‌های آجرچینی شیوه‌های بسیار متنوعی را به‌وجود آورد. از این رو تنوع در خط کوفی در بین تمام خطوط جهان بی‌نظیر است.

جالب است که دانشمندی چون ابوجیان توحیدی در اوایل سد? یازدهم میلادی/پنجم هجری هنوز از 12 شکل عمده? خط کوفی یاد می‌کند که بسیاری از آنها نام خود را از مکان‌هایی که در آنجا به‌کار رفته گرفته‌اند.
تقسیم خط کوفی از نظر شیو? نگارش

به طور کلی شیوه‌های نگارش خط کوفی را می‌توان به دو شیوه و یا شاخه بزرگ مشرقی و مغربی تقسیم کرد:
کوفی مغربی؛ برگی از قرآن؛ بخشی از سور? مائده؛ مربوط به سد? 11 م.

کوفی مغربی

خط کوفی مغربی خطی است مشتق شده از کوفی قدیم، قدیمی‌ترین نمونه از این نوع خط مربوط به اواخر سد? سوم هجری است که به شیو? قیروانی نوشته شده‌است. خط قیروانی ظاهری هندسی دارد به‌ویژه به حالت مستطیل و زاویه‌دار نوشته می‌شود. از میان شاخه‌های خط کوفی مغربی، خط تونسی نزدیک‌ترین آن‌ها به شیوه‌های خط مشرقی این خط است. اختلافی که بین کوفی مشرقی و مغربی وجود دارد در دو عامل خلاصه می‌شود، یکی در طرز نوشتن دو حرف «ف و ق» و عامل دوم در به کار گرفتن ردیف الفبایی.

خط کوفی مغربی را می‌توان براساس سرزمینی که در آن رواج داشته به این شیوه‌ها تقسیم کرد:

قیروانی (اندلسی، قرطبی، فاسی) منسوب به قیروان که اکنون در تونس واقع است و سایر شهرهای آن منطقه
تونسی – منسوب به تونس
جزائری – منسوب به الجزائر
سودانی – منسوب به سودان

برگی از قرآن؛ کوفی به شیوه? ایرانی؛ علائم نقطه‌گذاری و زیر و زبر به شیوه ابوالاسود و خلیل فراهیدی قابل رویت است.

کوفی شرقی

خط کوفی شرقی یا مشرقی خود به سه دسته قابل تفکیک است:

اصیل عربی (شامل مکی، مدنی، کوفی، بصری، شامی، مصری و دیگر انواع آنها)
ایرانی (که به آن پیرآموز یا قیرآموز هم گفته‌اند)
مختلط (که ترکیبی از شیوه نگارش ایرانی و شیوه‌های عربی است)

تقسیم خط کوفی شرقی از نظر تزئینات

خط کوفی به‌ویژه آنچه که در شرق سرزمین‌های اسلامی و بیش از همه در ایران و آسیای مرکزی رواج داشته از نظر تزئیناتی که یافته بسیار متنوع و متفاوت است. با این وجود آن را می‌توان به سه گروه کلی تقسیم کرد:
کتیبه‌ای به خط کوفی ساده بر مسجد ابن طولون در شهر قاهره؛ 265 ه‍. ق / 879 م

کوفی ساده (محرر)

خط کوفی ساده یا تحریری همان شیوه قدیمی است که در سده‌های اولیه اسلامی به‌ویژه در دوره امویان بیشتر برای کتابت قرآن به‌کار می‌رفته‌است هرچند مواردی از کاربرد تزئینی این خط نیز به‌چشم می‌خورد و نمونه‌هایی از آن را می‌توان بر روی مسکوکات اموی و یا در کتیبه مسجد ابن طولون در شهر قاهره متعلق به نیمه دوم سده سوم هجری دید.

کوفی ساده یا محرر را به دو شیوه تقسیم کرده‌اند:

ساده? خالص
ساده? ایرانی

کوفی تزئینی

خط کوفی تزئینی بر خلاف نوع ساده و تحریری که تابع اصول و قواعد معینی در نگارش حروف می‌باشد، هیچ قاعده مشخصی ندارد و کاربرد تزئینی به‌کلی شکل حروف را دستخوش تغییر می‌کند.
مشکل اساسی کوفی تزئینی در تمامی شعبات فراوانش، خواندن آن است. که به سبب افراط در جنبه تزئینی، این خط پیچیده و مشکل‌خوان شده‌است تا جایی که حتی برای قرینه‌سازی و ایجاد فضای مطلوب تزئینی، در شکل حروف تصرف کرده و به نقاشی و رسامی متوسل شده‌اند، گاه حروف در میان انبوهی از شاخ و برگ و گل و یا تزیینات هندسی قرار می‌گیرد چنان که در نظر اول نوشته به صورت توده‌ای از گل و گیاه جلوه می‌کند. این خط دارای انواع گوناگونی است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

مشجر

این شیوه تزئیناتی ابتدایی و کم کار دارد. در این روش سر یا انتهای حرکات عمودی و برخی حروف مانند «ن» و «و» مانند شاخه‌های درختان، شاخه شاخه شده‌است. قدیمی‌ترین نمونه این خط در مسجد نایین قابل مشاهده است.
کوفی تزئینی مورق یا برگ‌دار؛ عبارت بسم الله الرحمن رحیم در آغاز یک کتیبه؛ مسجد سلطان حسن در قاهره

مورق (برگ‌دار)

در این شیوه فضای خالی بین حروف و کلمات با شاخه‌ها و برگ‌ها پر می‌شود. معروف‌ترین شکل این نوع خط کوفی تزئینی با گل و بوته‌های برگ‌دار تزئین یافته‌اند. شاید زیباترین نمونه کوفی تزئینی مورق کتیبه‌های مسجد سلطان حسن در قاهره باشد.

مزهر (گل‌دار)

در این خط حروف و کلمات با گل و برگ شبیه به تذهیب زینت داده می‌شود در حقیقت در همان نیمه دوم قرن سوم هجری، کوفی با نقوش اسلیمی مخطوط شد و با خطوط اولیه تفاوت پیدا کرد این تحول در قرن پنجم هجری به حد نهایی خود رسید.

مظفر (ناخنی)

در این شیوه علاوه بر تزئین فواصل بین حروف و کلمات با گل و شاخ و برگ گیاهان، خود کلمات و حروف نیز تزئین می‌شوند.
کوفی تزئینی معشق یا گره‌دار در منار جام در افغانستان

معشق (درهم پیچیده یا گره‌دار)

در این شیوه افزون بر گل و برگ در لابه‌لای خطوط حروف عمودی بسیار بلند کشیده می‌شوند و بر دربالا با هم گره خورده ترکیبی شبیه به نقوش هندسی اسلامی پدید می‌آورند. به این شیوه متعقد یا گره‌دار نیز می‌گویند.

موشح (مصور)

در این شیوه جنبه تزئینی به طور کامل بر خط غلبه دارد و شکل هندسی حروف و تزئینات نقاشی شده درهم آمیخته شده و هم در خط و هم در فاصله بین نوشته‌ها و به اصطلاح زمینه? حروف، تزئینات و یا گره‌های متنوع و پُرکاری به چشم می‌خورد. انبوه تزئینات آمیخته با خط موجب دیرخوانی و سخت‌خوانی خط کوفی موشح می‌گردد. نمونه‌? کامل خط کوفی موشح در داخل آرامگاه پیر علمدار در دامغان مربوط به اوایل سده پنجم هجری می‌توان دید.
خط کوفی بنّایی یا مَعْقِلی، ترسیم از روی کتیبه‌ای در اصفهان، سور? اخلاص، (شروع از گوش? چپ به سمت بالا) بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد ولم یولد، ولم یکن له کفوا احد.

کوفی بنائی (معقلی)
خط بنّایی یا مَعْقِلی نوعی خط کوفی زاویه‌دار به‌شمار می‌رود که براساس خانه‌های شطرنجی طراحی می‌شود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل می‌شود. این خط دارای زوایای قائمه‌است که به طور کلی یک طرح کامل هندسی را ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد این خط در پی تکامل شیوه‌های آجرچینی و در پی تکامل آجرکاری و کاشی‌کاری پدید آمده‌است. انواع خط کوفی مَعْقِلی در کتیبه بناها در دوران‌های مختلف به ویژه در دوره‌های سلجوقی، تیموری و صفوی به کار برده شده و نمونه‌های بسیار از این دست در بناهای شهرهای مختلف وجود دارد یکی از بهترین نمونه‌های آن در مسجد گوهرشاد مشهد به چشم می‌خورد. کوفی بنایی یا مَعْقِلی که خود به سه نوع آسان، متوسط و مشکل تقسیم می‌شود و دارای نام‌های منجر، مربعی یا مستطیلی متداخل است


  
  

خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته می‌شود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته است. نخستین نسخه‌های قرآن با این خط نوشته می‌شد. از سد? سوم هجری به بعد با فراگیر شدن خط نسخ و دیگر دبیره‌های نوآوری شده به‌تدریج کاربرد خط کوفی کمتر شد تا اینکه پس از سده پنجم هجری تقریباً کنار گذاشته شد و دیگر آن همه‌گیری پیشین را نداشت و بیشتر کاربرد تزئینی و محدود یافت.
مشخصات
خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته می‌شود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته‌است. نخستین نسخه‌های قرآن با این خط نوشته می‌شد.
نگاره بالا آیه‌هایی از سوره فتح را که در دوران عباسیان و به خط کوفی خوشنویسی شده است، نشان می‌دهد. این اثر هنری مربوط به قرون هشتم و نهم میلادی است.

خط کوفی بیشتر متشکل از خطوط مستقیم و زاویه‌دار است و کمتر انحنا یا دور در آن مشاهده می‌شود، اغلب شیوه‌های نگارش این خط با حرکت‌های عمودی و افقی ممتد و بلندی همراه است. هرچند در نسخه‌های متأخر این خط نقطه‌گذاری و اعراب دیده می‌شود اما در بیشتر متونی که به این خط در سده‌های نخست اسلامی نوشته شده نقطه‌هایی برای نشان دادن حرکت‌های حروف (زیر و زبر) آمده و اثری از نقطه‌ها برای تفکیک حروف مشابه نیست.
تاریخچه

هرچند قدیمی‌ترین نمونه‌های باقی‌مانده از قرآن با خطوطی ابتدایی و تکامل نیافته نگارش شده‌اند اما تقریباً می‌توان گفت همزمان با ظهور اسلام، خط کوفی هم شکل گرفت و قرآن با خط کوفی نوشته شد و بعدها با سوادآموزی یاران و شاگردان محمد این خط وسعت یافت.

در سده‌های اولی? اسلامی در پی نیاز به داشتن خطی منزه که بتوان آن را بدون غلط خواند خط کوفی مراحل تکامل را به‌سرعت طی کرد. خط یا دبیر? عربی و به تبع آن خط کوفی که رسمی‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین شیوه نگارش این خط بود اصلاحات و ابداعاتی را در کمتر از دو سده تجربه کرد تا به خطی کامل برای ثبت قرآن و سایر متون تبدیل شود. البته این تغییرات با مخالفت‌هایی نیز مواجه بود و گروهی معتقد بودند که باید قرآن همچنان به همان شکل زمان محمد نوشته شود. اما سرانجام نیاز شدید به خطی بر اساس قاعده و نظم آسان بر نظر محافظه‌کاران پیروز شد.

در ابتدا برای صحیح ادا کردن متون نوشته شده و تشخیص حرکات حروف (زیر و زبر)، نقاطی درشت و مدور را به کار گرفتند که اغلب با رنگ قرمز و گاه سبز، در کنار حروف سیاه درج می‌شد. این ابتکار توسط ابوالاسود دوئلی (درگذشت: 69 ه‍. ق) انجام پذیرفت. به این شکل که یک نقطه در بالای حرف به‌جای زبر، یک نقطه در زیر حرف به‌جای زیر، یک نقطه جلوی حرف به‌جای پیش و دو نقطه روی یکدیگر به‌جای تنوین به کار می‌رفت.

با وجود این هنوز کوفی برای خواندن بدون غلط، به‌ویژه برای کسانی که عربی زبان مادری آن‌ها نبود کافی به نظر نمی‌رسید چراکه هنوز هم تفاوت بین حروف مشابه مانند ب، ت، ث، ج، ح، خ، د، ذ، ر، ز، س، ش، ق، ف و مانند آنها خواندن متن را دشوار می‌کرد. این مشکل با ابتکار «یحیی بن یعم» حل شد که بر روی حروف نقطه‌گذاری کرد و برای تمایز این نقطه‌ها از نقطه‌هایی که پیش از آن برای زیر و زبر به‌کار می‌رفت قرار شد که این نقطه‌ها با دوایر کوچک و یا خطوط مورب نازک به رنگ سیاه گذارده شوند، افزون بر این ترتیب حروف نیز دستخوش تغییر شد و حروف الفبا بر مبنای ابتثی (ا، ب، ت، ث?…) منظم شد. سپس «خلیل ابن احمد فراهیدی» (100 – 170 ه‍. ق) علائمی را شامل فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین پیشنهاد کرد. هرچند کتابت قرآن به صورت اولیه و بدون اعراب و اعجام و یا با نقطه‌های ابوالاسودی تا سد? ششم نیز کم و بیش به چشم می‌خورد، اما این ابتکارات در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی به سرعت همه‌گیر شد.

با گذشت زمان و به‌ویژه پس از سده پنجم هجری کاربرد نوشتاری و کتابت کوفی به خطوط نسخ و محقق واگذار گردید و خط ثلث نیز در کتیبه‌نگاری گوی سبقت را از کوفی ربود.

خط کوفی از حالت ساده و بی‌پیرای? اولیه درآمد و با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شد و به عنوان عاملی تزئینی رخ نمود. خط کوفی در هنرهای صناعی مانند پارچه‌بافی، شیشه‌گری، فلزکاری، سفال‌گری، و در معماری و هنرهای وابسته به آن مانند آجرکاری، کاشی‌کاری کاربرد خود را حفظ کرد.

انواع خط کوفی

با گسترش اسلام و کشورگشایی مسلمانان خط کوفی به عنوان خط عمومی اسلام به شرق و غرب سرزمین‌های اسلامی راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن آنجا تغییراتی پذیرفت و به خط محلی آن سرزمین یا شهر مشهور شد. افزون بر آن با گسترش خطوطی چون نسخ و محقق کاربرد کوفی برای نگارش متن قرآن کاهش پیدا کرد و بیشتر برای کتیبه‌های تزئینی در سرلوح کتاب‌ها یا بر روی بناهای مختلف به‌کار رفت. آمیختگی این خط با تزئینات گیاهی و اسلیمی به ویژه در دوران سلجوقی و همچنین ترکیب با معماری و شیوه‌های آجرچینی شیوه‌های بسیار متنوعی را به‌وجود آورد. از این رو تنوع در خط کوفی در بین تمام خطوط جهان بی‌نظیر است.

جالب است که دانشمندی چون ابوجیان توحیدی در اوایل سد? یازدهم میلادی/پنجم هجری هنوز از 12 شکل عمده? خط کوفی یاد می‌کند که بسیاری از آنها نام خود را از مکان‌هایی که در آنجا به‌کار رفته گرفته‌اند.
تقسیم خط کوفی از نظر شیو? نگارش

به طور کلی شیوه‌های نگارش خط کوفی را می‌توان به دو شیوه و یا شاخه بزرگ مشرقی و مغربی تقسیم کرد:
کوفی مغربی؛ برگی از قرآن؛ بخشی از سور? مائده؛ مربوط به سد? 11 م.

کوفی مغربی

خط کوفی مغربی خطی است مشتق شده از کوفی قدیم، قدیمی‌ترین نمونه از این نوع خط مربوط به اواخر سد? سوم هجری است که به شیو? قیروانی نوشته شده‌است. خط قیروانی ظاهری هندسی دارد به‌ویژه به حالت مستطیل و زاویه‌دار نوشته می‌شود. از میان شاخه‌های خط کوفی مغربی، خط تونسی نزدیک‌ترین آن‌ها به شیوه‌های خط مشرقی این خط است. اختلافی که بین کوفی مشرقی و مغربی وجود دارد در دو عامل خلاصه می‌شود، یکی در طرز نوشتن دو حرف «ف و ق» و عامل دوم در به کار گرفتن ردیف الفبایی.

خط کوفی مغربی را می‌توان براساس سرزمینی که در آن رواج داشته به این شیوه‌ها تقسیم کرد:

قیروانی (اندلسی، قرطبی، فاسی) منسوب به قیروان که اکنون در تونس واقع است و سایر شهرهای آن منطقه
تونسی – منسوب به تونس
جزائری – منسوب به الجزائر
سودانی – منسوب به سودان

برگی از قرآن؛ کوفی به شیوه? ایرانی؛ علائم نقطه‌گذاری و زیر و زبر به شیوه ابوالاسود و خلیل فراهیدی قابل رویت است.

کوفی شرقی

خط کوفی شرقی یا مشرقی خود به سه دسته قابل تفکیک است:

اصیل عربی (شامل مکی، مدنی، کوفی، بصری، شامی، مصری و دیگر انواع آنها)
ایرانی (که به آن پیرآموز یا قیرآموز هم گفته‌اند)
مختلط (که ترکیبی از شیوه نگارش ایرانی و شیوه‌های عربی است)

تقسیم خط کوفی شرقی از نظر تزئینات

خط کوفی به‌ویژه آنچه که در شرق سرزمین‌های اسلامی و بیش از همه در ایران و آسیای مرکزی رواج داشته از نظر تزئیناتی که یافته بسیار متنوع و متفاوت است. با این وجود آن را می‌توان به سه گروه کلی تقسیم کرد:
کتیبه‌ای به خط کوفی ساده بر مسجد ابن طولون در شهر قاهره؛ 265 ه‍. ق / 879 م

کوفی ساده (محرر)

خط کوفی ساده یا تحریری همان شیوه قدیمی است که در سده‌های اولیه اسلامی به‌ویژه در دوره امویان بیشتر برای کتابت قرآن به‌کار می‌رفته‌است هرچند مواردی از کاربرد تزئینی این خط نیز به‌چشم می‌خورد و نمونه‌هایی از آن را می‌توان بر روی مسکوکات اموی و یا در کتیبه مسجد ابن طولون در شهر قاهره متعلق به نیمه دوم سده سوم هجری دید.

کوفی ساده یا محرر را به دو شیوه تقسیم کرده‌اند:

ساده? خالص
ساده? ایرانی

کوفی تزئینی

خط کوفی تزئینی بر خلاف نوع ساده و تحریری که تابع اصول و قواعد معینی در نگارش حروف می‌باشد، هیچ قاعده مشخصی ندارد و کاربرد تزئینی به‌کلی شکل حروف را دستخوش تغییر می‌کند.
مشکل اساسی کوفی تزئینی در تمامی شعبات فراوانش، خواندن آن است. که به سبب افراط در جنبه تزئینی، این خط پیچیده و مشکل‌خوان شده‌است تا جایی که حتی برای قرینه‌سازی و ایجاد فضای مطلوب تزئینی، در شکل حروف تصرف کرده و به نقاشی و رسامی متوسل شده‌اند، گاه حروف در میان انبوهی از شاخ و برگ و گل و یا تزیینات هندسی قرار می‌گیرد چنان که در نظر اول نوشته به صورت توده‌ای از گل و گیاه جلوه می‌کند. این خط دارای انواع گوناگونی است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

مشجر

این شیوه تزئیناتی ابتدایی و کم کار دارد. در این روش سر یا انتهای حرکات عمودی و برخی حروف مانند «ن» و «و» مانند شاخه‌های درختان، شاخه شاخه شده‌است. قدیمی‌ترین نمونه این خط در مسجد نایین قابل مشاهده است.
کوفی تزئینی مورق یا برگ‌دار؛ عبارت بسم الله الرحمن رحیم در آغاز یک کتیبه؛ مسجد سلطان حسن در قاهره

مورق (برگ‌دار)

در این شیوه فضای خالی بین حروف و کلمات با شاخه‌ها و برگ‌ها پر می‌شود. معروف‌ترین شکل این نوع خط کوفی تزئینی با گل و بوته‌های برگ‌دار تزئین یافته‌اند. شاید زیباترین نمونه کوفی تزئینی مورق کتیبه‌های مسجد سلطان حسن در قاهره باشد.

مزهر (گل‌دار)

در این خط حروف و کلمات با گل و برگ شبیه به تذهیب زینت داده می‌شود در حقیقت در همان نیمه دوم قرن سوم هجری، کوفی با نقوش اسلیمی مخطوط شد و با خطوط اولیه تفاوت پیدا کرد این تحول در قرن پنجم هجری به حد نهایی خود رسید.

مظفر (ناخنی)

در این شیوه علاوه بر تزئین فواصل بین حروف و کلمات با گل و شاخ و برگ گیاهان، خود کلمات و حروف نیز تزئین می‌شوند.
کوفی تزئینی معشق یا گره‌دار در منار جام در افغانستان

معشق (درهم پیچیده یا گره‌دار)

در این شیوه افزون بر گل و برگ در لابه‌لای خطوط حروف عمودی بسیار بلند کشیده می‌شوند و بر دربالا با هم گره خورده ترکیبی شبیه به نقوش هندسی اسلامی پدید می‌آورند. به این شیوه متعقد یا گره‌دار نیز می‌گویند.

موشح (مصور)

در این شیوه جنبه تزئینی به طور کامل بر خط غلبه دارد و شکل هندسی حروف و تزئینات نقاشی شده درهم آمیخته شده و هم در خط و هم در فاصله بین نوشته‌ها و به اصطلاح زمینه? حروف، تزئینات و یا گره‌های متنوع و پُرکاری به چشم می‌خورد. انبوه تزئینات آمیخته با خط موجب دیرخوانی و سخت‌خوانی خط کوفی موشح می‌گردد. نمونه‌? کامل خط کوفی موشح در داخل آرامگاه پیر علمدار در دامغان مربوط به اوایل سده پنجم هجری می‌توان دید.
خط کوفی بنّایی یا مَعْقِلی، ترسیم از روی کتیبه‌ای در اصفهان، سور? اخلاص، (شروع از گوش? چپ به سمت بالا) بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد ولم یولد، ولم یکن له کفوا احد.

کوفی بنائی (معقلی)
خط بنّایی یا مَعْقِلی نوعی خط کوفی زاویه‌دار به‌شمار می‌رود که براساس خانه‌های شطرنجی طراحی می‌شود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل می‌شود. این خط دارای زوایای قائمه‌است که به طور کلی یک طرح کامل هندسی را ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد این خط در پی تکامل شیوه‌های آجرچینی و در پی تکامل آجرکاری و کاشی‌کاری پدید آمده‌است. انواع خط کوفی مَعْقِلی در کتیبه بناها در دوران‌های مختلف به ویژه در دوره‌های سلجوقی، تیموری و صفوی به کار برده شده و نمونه‌های بسیار از این دست در بناهای شهرهای مختلف وجود دارد یکی از بهترین نمونه‌های آن در مسجد گوهرشاد مشهد به چشم می‌خورد. کوفی بنایی یا مَعْقِلی که خود به سه نوع آسان، متوسط و مشکل تقسیم می‌شود و دارای نام‌های منجر، مربعی یا مستطیلی متداخل است


  
  

شکسته‌نستعلیق از جدیدترین خطوط خوشنویسی اسلامی و زیباترین و سومین گونه از خوشنویسی ایرانی است که در اوایل سده یازدهم هجری قمری ابداع شد. چون بیشتر شکل‌های آن از شکستن و رها کردن خط نستعلیق گرفته شده بود به نام شکسته? نستعلیق شهرت یافت. این خط را می‌توان ایرانی‌ترین خط از میان خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی دانست.

خط شکسته نستعلیق از طرفی حاوی جزئیاتی از خط تعلیق است که در تندنویسی به کار کاتب می‌آید. در واقع خط شکسته پلی است میان روانی و تند نویسی تعلیق و ظرافت و زیبایی نستعلیق.

پیدایش و سیر تحول

در اواسط قرن هشتم هجری خوشنویسی ایرانی قدم در یکی از عالی‌ترین دوره‌های خود گذاشت و سه قلم از خطوط ایرانی-اسلامی یعنی «تعلیق»، «نستعلیق» و «شکسته نستعلیق» بر جریده? ایام جلوه‌گر شدند. خطوطی که اگر چه الفبای آن برگرفته از الفبای عربی است، اما آثار آن را باید از ابداعات خاص ایرانیان دانست.

قرن هشتم و نهم هجری در هرات از بهترین دوره‌های رشد خوشنویسی به شمار می‌آید و این هنر بزرگ پارسی در تمام مجامع و موسسات علمی مورد توجه بوده، شاهان و شاهزادگان به آن نظر ویژه‌ای داشته‌اند تا آنجه که خط نویسان و خط شناسان بسیاری را در دربار خویش جلب کرده و آنان را ترغیب و تشویق شایسته می‌نمودند. چنانچه در احوال بعضی از هنرمندان آمده حتی جایزه‌های بسیار بزرگ و با ارزش را برای هنرمندان منظور می‌کردند و از علاقه مندی آنان بدین هنر این بس که تعدادی از شاهان و بزرگان خود از خوشنویسان صاحب نام بوده‌اند. آثار بجا مانده از آنان خود دلیل و مدرک بارزی بر این مدعا است. در چنین بستری حط شکسته نستعلیق پا به عرصه وجود گذاشت.

عده‌ای «مرتضی قلی خان شاملو» حاکم هرات و برخی دیگر «محمد شفیع هروی» معروف به «شفیعا» را ابداع کننده? این خط دانسته‌اند. مرحوم عبدالمحمد خان ایرانی مولف کتاب «پیدایش خط و خطاطان» عقیده دارد که که شکسته نستعلیق در زمان صفویه به وجود آمد و «مرتضی قلی خان شاملو» آن را از نستعلیق رویاند. همچنین اذهان می‌دارد که میرزا شفیعا هراتی (یا همان محمد شفیع هروی) از خوشنویسان این قلم که منشی مرتضی قلی خان بوده‌است آن را تکمیل نموده‌است. در نیمه? دوم سده دوازدهم «درویش عبدالمجید طالقانی» شکسته? نستعلیق را به اوج تکامل رسانید. او اهل طالقان بود، درجوانی به اصفهان رفت و بسیار زود در سن 35 سالگی چشم از جهان بست.

شیوه شکسته نویسی از زمانی که در نیمه دوم قرن 12 درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند و آن را قانونمند نمود، و تا به امروز همان مکتب و شیوه قابلیت خود را حفظ کرده‌است.

بعد از درویش عبدالمجید طالقانی از شکسته نویسان مهم دوره قاجار می‌توان از میرزا حسن اصفهانی, محمد رضا اصفهانی, میرزا کوچک اصفهانی, محمد علی شیرازی و نهایتاً سید علی اکبر گلستانه را نام برد که پل ارتباطی بود بین نسل گذشته با دوران معاصر.میرزا غلام رضا شکسته را بسیار نزدیک به درویش می‌نوشت و از سید گلستانه آثار درخور توجهی در خط شکسته نستعلیق باقی مانده‌است.

در سال 1319 پس از وفات سید گلستانه، رکود طولانی و عظیمی در پیشرفت این خط رخ داد و این رکود تا سال 1350 شمسی ادامه یافت و تا آن سال اغلب خوشنویسان با یک دیدگاه سلیقه‌ای و غیر اصولی به این خط می‌پرداختند. در سال 1350 دوباره حرکت عظیمی در این امر انجام گرفت و خوشنویسان با تهیه عکس‌ها و فتوکپی‌هایی که در دسترس بود، این خط زیبا را به جریان انداختند. اساتید یدالله کابلی خوانساری، محمدحسین عطارچیان و رضا مشعشعی در این میان نقش مهمی را ایفا کردند. در سالهای اخیر اسرافیل شیرچی در این عرصه خوش‌درخشیده‌است.

یدالله کابلی خوانساری بیش از یک دهه از سال 1350، به تنهایی به آموزش خط شکسته‌نستعلیق در انجمن خوشنویسان ایران پرداخته است.

ویژگی‌ها

خط شکسته در بدو پیدایش به طور کلی به دلیل سرعت در نوشتن پدیدار گشت و با رها شدن قوس‌ها و سایش دندانه‌ها و اتصالات حروف و کلمات در خط نستعلیق بوجود آمد.این رهایی و روان شدن تا جایی رسید که پیوستگی‌های بی شماری را به دنبال داشت که همین امر موجب دشوار شدن خواندن آن شد.

ترکیب بندی و طراحی صفحه در خط شکسته از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که خط شکسته به دلیل پیچش‌های بسیار در کلمه وسط، کلیات ترکیب آن نیز از فرم خاصی تبعیت می‌کند. قدما در ترکیب بندی از اقلام ریز و غالباً از یک قلم استفاده می‌کردند ولی شکسته نویسان امروزی ترکیبی از اقلام مختلف از غبار تا جلی و شش دانگ را در یک صفحه ترکیب می‌کنند. در این شیوه هر قطعه‌ای فرم و فضا و ترکیبی خاص خود را پیدا می‌کند و شاید عمده‌ترین تحولی که در خط امروز و در صفحه آرایی خط شکسته پدید آمده، همین تنوع و تازگی است.
اساتید

از خوشنویسان و کاتبانی که در شکل گیری این خط نقش موثر داشته‌اند این افراد را می‌توان نام برد:

  •     مرتضی قلی خان شاملو» حاکم هرات
  •     محمد شفیع هروی» معروف به «شفیعا»

از اساتید صاحب‌نام خط شکسته در دوران شکوفایی این خط باید از این اساتید نام برد:

  •     درویش عبد المجید طالقانی
  •     میرزا حسن اصفهانی
  •     محمد رضا اصفهانی
  •     میرزا غلام رضا اصفهانی
  •     میرزا کوچک اصفهانی
  •     محمد علی شیرازی
  •     سید علی اکبر گلستانه
  •     میرزا حسن کرمانی
  •     محمد محسن قمی
  •     محمد ابراهیم قمی
  •     محمدافضل گنابادی
  •     محمدعلی وفا اصفهانی
  •     زین العابدین کرمانی

برخی از شکسته‌نویسان دوران معاصر که در این رشته صاحب‌نام‌ترند:

  •     یدالله کابلی خوانساری
  •     محمدحسین عطارچیان
  •     رضا مشعشعی
  •     اسرافیل شیرچی
  •     مجتبی ملک‌زاده
  •     علیرضا کدخدائی
  •     محمد حیدری
  •     مهدی محمدظاهری

 

 

از ویکی‌پدیا، دانشنامه? آزاد


  
  

شکسته‌نستعلیق از جدیدترین خطوط خوشنویسی اسلامی و زیباترین و سومین گونه از خوشنویسی ایرانی است که در اوایل سده یازدهم هجری قمری ابداع شد. چون بیشتر شکل‌های آن از شکستن و رها کردن خط نستعلیق گرفته شده بود به نام شکسته? نستعلیق شهرت یافت. این خط را می‌توان ایرانی‌ترین خط از میان خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی دانست.

خط شکسته نستعلیق از طرفی حاوی جزئیاتی از خط تعلیق است که در تندنویسی به کار کاتب می‌آید. در واقع خط شکسته پلی است میان روانی و تند نویسی تعلیق و ظرافت و زیبایی نستعلیق.

پیدایش و سیر تحول

در اواسط قرن هشتم هجری خوشنویسی ایرانی قدم در یکی از عالی‌ترین دوره‌های خود گذاشت و سه قلم از خطوط ایرانی-اسلامی یعنی «تعلیق»، «نستعلیق» و «شکسته نستعلیق» بر جریده? ایام جلوه‌گر شدند. خطوطی که اگر چه الفبای آن برگرفته از الفبای عربی است، اما آثار آن را باید از ابداعات خاص ایرانیان دانست.

قرن هشتم و نهم هجری در هرات از بهترین دوره‌های رشد خوشنویسی به شمار می‌آید و این هنر بزرگ پارسی در تمام مجامع و موسسات علمی مورد توجه بوده، شاهان و شاهزادگان به آن نظر ویژه‌ای داشته‌اند تا آنجه که خط نویسان و خط شناسان بسیاری را در دربار خویش جلب کرده و آنان را ترغیب و تشویق شایسته می‌نمودند. چنانچه در احوال بعضی از هنرمندان آمده حتی جایزه‌های بسیار بزرگ و با ارزش را برای هنرمندان منظور می‌کردند و از علاقه مندی آنان بدین هنر این بس که تعدادی از شاهان و بزرگان خود از خوشنویسان صاحب نام بوده‌اند. آثار بجا مانده از آنان خود دلیل و مدرک بارزی بر این مدعا است. در چنین بستری حط شکسته نستعلیق پا به عرصه وجود گذاشت.

عده‌ای «مرتضی قلی خان شاملو» حاکم هرات و برخی دیگر «محمد شفیع هروی» معروف به «شفیعا» را ابداع کننده? این خط دانسته‌اند. مرحوم عبدالمحمد خان ایرانی مولف کتاب «پیدایش خط و خطاطان» عقیده دارد که که شکسته نستعلیق در زمان صفویه به وجود آمد و «مرتضی قلی خان شاملو» آن را از نستعلیق رویاند. همچنین اذهان می‌دارد که میرزا شفیعا هراتی (یا همان محمد شفیع هروی) از خوشنویسان این قلم که منشی مرتضی قلی خان بوده‌است آن را تکمیل نموده‌است. در نیمه? دوم سده دوازدهم «درویش عبدالمجید طالقانی» شکسته? نستعلیق را به اوج تکامل رسانید. او اهل طالقان بود، درجوانی به اصفهان رفت و بسیار زود در سن 35 سالگی چشم از جهان بست.

شیوه شکسته نویسی از زمانی که در نیمه دوم قرن 12 درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند و آن را قانونمند نمود، و تا به امروز همان مکتب و شیوه قابلیت خود را حفظ کرده‌است.

بعد از درویش عبدالمجید طالقانی از شکسته نویسان مهم دوره قاجار می‌توان از میرزا حسن اصفهانی, محمد رضا اصفهانی, میرزا کوچک اصفهانی, محمد علی شیرازی و نهایتاً سید علی اکبر گلستانه را نام برد که پل ارتباطی بود بین نسل گذشته با دوران معاصر.میرزا غلام رضا شکسته را بسیار نزدیک به درویش می‌نوشت و از سید گلستانه آثار درخور توجهی در خط شکسته نستعلیق باقی مانده‌است.

در سال 1319 پس از وفات سید گلستانه، رکود طولانی و عظیمی در پیشرفت این خط رخ داد و این رکود تا سال 1350 شمسی ادامه یافت و تا آن سال اغلب خوشنویسان با یک دیدگاه سلیقه‌ای و غیر اصولی به این خط می‌پرداختند. در سال 1350 دوباره حرکت عظیمی در این امر انجام گرفت و خوشنویسان با تهیه عکس‌ها و فتوکپی‌هایی که در دسترس بود، این خط زیبا را به جریان انداختند. اساتید یدالله کابلی خوانساری، محمدحسین عطارچیان و رضا مشعشعی در این میان نقش مهمی را ایفا کردند. در سالهای اخیر اسرافیل شیرچی در این عرصه خوش‌درخشیده‌است.

یدالله کابلی خوانساری بیش از یک دهه از سال 1350، به تنهایی به آموزش خط شکسته‌نستعلیق در انجمن خوشنویسان ایران پرداخته است.

ویژگی‌ها

خط شکسته در بدو پیدایش به طور کلی به دلیل سرعت در نوشتن پدیدار گشت و با رها شدن قوس‌ها و سایش دندانه‌ها و اتصالات حروف و کلمات در خط نستعلیق بوجود آمد.این رهایی و روان شدن تا جایی رسید که پیوستگی‌های بی شماری را به دنبال داشت که همین امر موجب دشوار شدن خواندن آن شد.

ترکیب بندی و طراحی صفحه در خط شکسته از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که خط شکسته به دلیل پیچش‌های بسیار در کلمه وسط، کلیات ترکیب آن نیز از فرم خاصی تبعیت می‌کند. قدما در ترکیب بندی از اقلام ریز و غالباً از یک قلم استفاده می‌کردند ولی شکسته نویسان امروزی ترکیبی از اقلام مختلف از غبار تا جلی و شش دانگ را در یک صفحه ترکیب می‌کنند. در این شیوه هر قطعه‌ای فرم و فضا و ترکیبی خاص خود را پیدا می‌کند و شاید عمده‌ترین تحولی که در خط امروز و در صفحه آرایی خط شکسته پدید آمده، همین تنوع و تازگی است.
اساتید

از خوشنویسان و کاتبانی که در شکل گیری این خط نقش موثر داشته‌اند این افراد را می‌توان نام برد:

  •     مرتضی قلی خان شاملو» حاکم هرات
  •     محمد شفیع هروی» معروف به «شفیعا»

از اساتید صاحب‌نام خط شکسته در دوران شکوفایی این خط باید از این اساتید نام برد:

  •     درویش عبد المجید طالقانی
  •     میرزا حسن اصفهانی
  •     محمد رضا اصفهانی
  •     میرزا غلام رضا اصفهانی
  •     میرزا کوچک اصفهانی
  •     محمد علی شیرازی
  •     سید علی اکبر گلستانه
  •     میرزا حسن کرمانی
  •     محمد محسن قمی
  •     محمد ابراهیم قمی
  •     محمدافضل گنابادی
  •     محمدعلی وفا اصفهانی
  •     زین العابدین کرمانی

برخی از شکسته‌نویسان دوران معاصر که در این رشته صاحب‌نام‌ترند:

  •     یدالله کابلی خوانساری
  •     محمدحسین عطارچیان
  •     رضا مشعشعی
  •     اسرافیل شیرچی
  •     مجتبی ملک‌زاده
  •     علیرضا کدخدائی
  •     محمد حیدری
  •     مهدی محمدظاهری

 

 

از ویکی‌پدیا، دانشنامه? آزاد


  
  

با توجه به درخواست های بیشمار بازدیدکنندگان محترم امکان خطاطی به خطی زیبای معلی به سایت افزوده شد


  
  
<      1   2   3   4   5      >